ده سال از عرضه بازی Deus Ex: Human Revolution می گذرد و به همین مناسبت در ادامه به این خواهیم پرداخت که چرا این بازی همچنان شگفتانگیز به نظر میرسد.
Deus Ex: Human Revolution اولین بازی از این سری بود که توسط Eidos Montreal ساخته شد. توسعه دهنده اصلی Ion Storm درهای خود را در سال ۲۰۰۵ بست. پس از این اتفاق اولین بازی این استودیو قرار بود دنباله ای برای Deus Ex: Invisible Fall باشد. یک Deus Ex جدید باید برای نسل جدیدتری از کنسول ها و گیمرها ساخته می شد، که البته نیاز به بازنگری و ارزیابی جدیدی از این سری داشت. در طول چندین سال، Eidos Montreal موفق شد چیزی نمادین از بهترین بخشهای فرنچایز را ایجاد کند و در عین حال عناصر جدیدی را به ترکیب بازی وارد کند که البته تبدیل به اصلیترین برند این سری شدند.
Deus Ex همیشه روی گزینههای گیمپلی تمرکز کرده است. تعداد زیادی از قابلیت هایی که در اختیار دارید، بخش بزرگی از جذابیت این فرنچایز است. البته، چیزی که آن را خاص میکند این واقعیت است که هیچ یک از قابلیت ها احساس ناخوشایندی یا نامناسبی ندارند و صرف نظر از مسیری که انتخاب میکنید احساس میکنید مسیر درستی است. همچنین مجموعه وسیعی از تواناییها وجود دارد که بازیکنان میتوانند از آنها استفاده کنند مانند نامرئی شدن و یک سپر محافظ که تمام آسیبهای سقوط را خنثی میکند. پشتیبانی از این آرسنال عظیم یک بر مبنای سیستم باز کردن قفل مبتنی بر پیشرفت است و بازیکنان تشویق میشوند تا امتیازات مهارتی را روی تواناییهایی سرمایهگذاری کنند که از سبک بازی ترجیحی فرد پشتیبانی میکند.
Deus Ex: Human Revolution در یک پادآرمان شهر آیندهنگرانه میگذرد، جایی که شرکتهای بزرگ بر دولتها تکیه میکنند و انسانها از پیشرفت سریع فناوری که تهدیدی برای موجودیت آن ها است میترسند. ایلومیناتی یک گروه قدرتمند هستند که نفوذ خود را در سراسر جهان دارد. بازی نیز البته در مورد انقلاب انسانی است و این شرکت های بزرگ اساساً انسان ها را تقویت می کنند و به آن ها توانایی های ماوراء طبیعی می دهند و به نوعی رده بالای جامعه را تشکیل می دهند. انسانهایی که این آگها را رد میکنند یا به اندازه کافی ثروتمند نیستند که آنها را بخرند، یک گروه اجتماعی جداگانه تشکیل میدهند و رسانهها و شرکتهای بزرگ بهمنظور برآوردن نیازها و سود خود، فعالانه بین این دو گروه درگیری ایجاد میکنند.
این عنوان به هیچ وجه یک بازی کامل نیست. هم در روایت و هم در گیم پلی چند ایراد وجود دارد، اما در مواجهه با آنچه که می خواهد کار خود را به درستی انجام می دهد. این کاستی ها آزاردهنده های جزئی هستند. همانطور که گفته شد، Human Revolution هنوز هم لذت بخش است و میتوان آن را به درک قوی آن از ارزشهای اصلی این سری و نحوه تکامل آن ها برای تطابق بهتر با مخاطبان جدیدتر نسبت داد. بعد از گذشت یک دهه و عرضه دو بازی جدیدتر از این سری همچنان می توان رد و نشان این بازی را در عناوین جدید مشاهده کرد.