آیا همیشه هنگامی از درب خانه تان خارج می شوید، تلفن زنگ می خورد؟ آیا وقتی وسط نوشتن یک مطلب واقعاً مهم هستید و ۲۰ دقیقه وقت صرف آن کرده اید، رایانه شخصی شما دچار مشکل می شود؟ اغلب تأکید می شود که احساس عدم کنترل عامل اصلی ایجاد استرس است. بنابراین اگر هنگام وقوع حوادثی مانند موارد فوق، از کنترل خارج شدید و میزان استرس شما افزایش یافت، در این جا خبر خوبی داریم که می تواند به شما در کنترل مجدد کمک کند. نظریه ای وجود دارد که این نوع رویدادها و زمان وقوع آن ها را پیش بینی می کند؛ قانون مورفی.
درک تئوری قانون مورفی
اگر بخواهیم قانون مورفی را در ساده ترین شکل خود توضیح دهیم باید بگوییم: اگر هر چیزی ممکن است اشتباه پیش رود، حتما چنین می شود.
با این حال، مانند بسیاری از نظریه های موفق تجاری، قانون اصلی با گذشت زمان به روز رسانی شده است تا زمینه های تخصصی را پوشش دهد. چندین مورد از آن ها در زیر آورده شده است:
برنامه ریزی پروژه: اگر ممکن است که مشکلی پیش بیاید، حتما پیش خواهد آمد؛ معمولاً در نامناسب ترین زمان.
مدیریت عملکرد: اگر ممکن باشد کسی اشتباه کند، حتما این کار را می کند.
ارزیابی ریسک: اگر چندین مورد ممکن است اشتباه پیش بروند، موردی که حداقل امکان برای رخ دادنش وجود دارد، اتفاق می افتد.
خلاقیت عملی: اگر ممکن است از چهار روش مشکلی پیش آید، از راه پنجم اشتباه رخ خواهد داد.
منشأ پیدایش این قانون
برای بررسی منشا و تاریخچه این قانون باید به سراغ خالق آن برویم. باور کنید یا نه، ادوارد جی مورفی شخصیتی واقعی بود. در واقع، وی در دهه ۱۹۴۰ سرگرد نیروی هوایی آمریکا بود و در مهندسی توسعه تخصص داشت.
از آن جا که بیشتر کارهای او شامل آزمایش طرح های آزمایشی بود، او اغلب با مواردی روبرو می شد که دقیقاً طبق برنامه ریزی های انجام شده پیش نمی رفت. دانشمندان دقیقاً در مورد اینکه در ابتدا و هنگام استفاده، عبارت “قانون مورفی” به کار رفته است یا خیر، اختلاف نظر دارند، اما معنی آن کاملا روشن است.
علاوه بر آن، همانطور که مورفی و تیمش در حال ایجاد زمینه های جدید بودند، آن ها قادر به ایجاد روش های آزمایش شده که به طور موثر خطا ها را به صفر برساند، نبودند. در نتیجه، آن ها مجبور بودند برای درست کردن امور به ابتکار عمل خودشان وابسته باشند؛ این کار منجر به اجرای مدیریت عملکرد قانون مورفی شد که در بالا ذکر شد.
(برخی از مردم معتقدند که قانون مورفی برای اولین بار توسط شخصی به نام سود ارائه شده است و قانون نیز باید بر اساس آن فراخوانده شود.)
چگونه از این قانون به عنوان ابزار استفاده کنیم
هر شخصی در هنگام مواجه شدن با اتفاقاتی که وقوعش را انتظار ندارد، دچار استرس و هیجان می شود. استرس هنگامی افزایش می یابد که این اتفاق در حالت و زمانی رخ دهد که به هیچ وجه ایده آل شما نیست. برای کاهش دادن استرسی که احساس می کنید، باید کنترل خود را پس بگیرید!
پیروی از مراحل نمادین زیر به شما این را امکان می دهد که نتیجه را پیش بینی کنید. از آن جا که شما در حال شروع وقوع رویداد هستید، می دانید چه زمانی نیز رخ خواهد داد. وقتی مراحل را طی می کنید، به لطف استفاده از قانون مورفی اعتماد به نفس شما افزایش خواهد یافت و کنترل بیشتری بر روی خودتان خواهید داشت.
گام ۱: یک تکه نان تست را کره بزنید.
گام ۲: به دو یا چند مورد فکر کنید که اگر آن نان را بیندازید، ممکن است اتفاق بیفتد.
آیا احتمال وقوع این موارد با پوشیدن کفش جیر، آماده شدن برا مصاحبه شغلی و یا دیدن یک فامیل بسیار دور، افزایش می یابد؟
گام ۳: نان تست را رها کنید.
گام ۴: بگویید “هوم ، فکر کردم چنین اتفاقی می افتد” ، و اجازه دهید لبخندی روی صورت شما پخش شود. اکنون شما کنترل دارید!
چه زمانی از آن استفاده کنیم
بسیاری از موارد دیگر وجود دارد که می توانید به راحتی قانون مورفی را برای کنترل مجدد اعمال کنید. در این جا برخی موارد وجود دارد که شما می توانید آن ها را امتحان کنید.
- بار دیگر که شی مهمی را گم کردید، انتظار آن را داشته باشید که آن را در آخرین مکانی که به نظر می رسید پیدا کنید. اما از اول به سراغ نقاط غیر قابل پیش بینی برای پیدا کردن آن نروید و با جستجو نقاط دم دست تر ماموریت پیدا کردن را آغاز کنید.
- هنگامی که در یک فروشگاه بزرگ با تعداد زیادی صندوق در صف ایستاده اید، یا با ماشین خود در ترافیک گیر کرده اید، انتظار داشته باشید که سایر خطوط سریع تر حرکت کنند. هر چند بار که دوست دارید سعی کنید به یک خط سریع تر بروید، اما همیشه انتظار داشته باشید که ممکن است در آن جا نیز کم ترین سرعت را داشته باشد.
- اگر لپ تاپ شما دچار مشکل شد و با شما بد رفتاری کرد، هنگامی که آن را به یک تعمیرکار کامپیوتر نشان می دهید، انتظار داشته باشید که لپ تاب بدون هیچ گونه مشکلی کار کند.
مثالی برای نحوه استفاده از قانون مورفی
در این جا مثال هایی آورده شده است که نشان می دهد در هنگام خراب شدن امر، این قانون چگونه می تواند به ما کمک کند.
Simon L Tod به عنوان مدیر تولید در یک تولید کننده اسباب بازی ارتقا یافته بود. او از انتخاب شدن خود احساس افتخار می کرد و می دانست دلیلش این است که او همیشه بسیار سخت کار کرده است. اما با نزدیک شدن به اوج فصل تولید، استرس او نیز بیشتر می شد.
اتفاقاتی که او انتظارش را نمی کشید مدام اتفاق می افتادند و به نظر می رسید که آن اتفاقات غیر منتظره، همیشه در ساعت ۵ عصر جمعه رخ می دهند. یا درست زمانی که تیم با دستور فوری، کار خود را شروع می کردند.
سایمون نگرانی های خود را به رئیس خود توضیح داد، وی پیشنهاد کرد که قانون مورفی را در کار خود اعمال کند تا تشخیص دهد چه موقع اشتباه رخ می دهد و عامل آن چیست.
بنابراین، صبح روز دوشنبه، سایمون لیستی از کارهای اساسی را که باید در آن هفته انجام دهد و زمانی که نیاز به تکمیل آن ها داشت، تهیه کرد و برخی از کاهایی که ممکن است اشتباه پیش روند را نیز به آن اضاف کرد. وی همچنین احتمال رخ دادن اشتباه در کارها را از این طریق تخمین زد.
روز دوشنبه، همه چیز طبق برنامه ریزی پیش رفت. صبح روز سه شنبه هم همه چیز خوب به نظر می رسید. اما بعد از ناهار، وقتی هنوز ۲۰۰ خرس عروسکی برای پر کردن وجود داشت، سایمون توسط یک ناظر کنترل کیفیت مضطرب که یک خرس عروسکی بسیار بد ریخت را دست داشت، به کارگاه فراخوانده شد.
سایمون اسباب بازی را برداشت و فشار داد. به نظر می رسید که به جای نرم بودن، پر از مواد زبر،سفت و محکم است که روی هم فشرده شده اند. به زودی، همه چیز روشن شد؛ اپراتور ماشینی که مخصوص پر کردن عروسک ها بود، موفق شده بود خرس عروسکی را از چرخ های ماشین های اسباب بازی پر کند. دستگاه هنگام عبور از داخل آن ها این قطعات را شکسته بود، اما هنوز هم توانسته بود خرس ها را پر کند. همه چرخ های ماشین اکنون قطعات کمی داشتند و بیشتر آن ها داخل شکم خرس های خزدار بودند.
وقتی سیمون ایستاده بود و خرس زبر و سفت را در دست داشت، دید که ون شرکت درهای محفظه بارگیری را کشیده است. او اکنون فهمید که قانون مورفی پیش از پایان مهلت مقرر پیش بینی کرده است که اشتباهی غیر از خطرات پیش بینی شده او رخ خواهد داد. این به او اجازه می داد آرام باشد و سریع فکر کند.
او ناظر بسته بندی خود را برای چاپ برچسب های اضافی برای قرار دادن بر روی هر جعبه خرس فرا خواند. برچسب حاوی این متن بود: ۲۰۰ دلار به اولین خریدار که متوجه شود خرس با چه چیزی پر شده است و آن را بدون دستکاری به کارخانه بازگرداند. خط تولید خرس زبر و سفت تبدیل به یکی از پرفروش ترین های این شرکت در آن سال شد.
سایمون چرخ های بیشتری را از تولید کننده آن ها سفارش داد. تولید کننده ای که فکر می کرد داستان خرس عروسکی آنقدر خنده دار است که نه تنها در سفارش تکرار بلکه در سفارش های بعدی چرخ ها نیز تخفیف بسیار خوبی به سایمون داد.
با اجرای قانون مورفی و انتظار غیرمنتظره، Simon L Tod در طول یک هفته کنترل خود را حفظ کرد که در غیر این صورت بسیار استرس زا بود. امروز خودتان این قانون را امتحان کنید و تاثیرش را ببینید!