صفحهنمایشهای لمسی این روزها آنقدر رایج شدهاند که خیلیها فکر میکنند دیگر یک قابلیت ضروریاند — چه در گوشیها، تبلتها، یا حتی سیستمهای ناوبری خودرو. اما وقتی صحبت از لپتاپهای ویندوزی میشود، سؤال این است که آیا واقعاً ارزشش را دارند یا نه؟
معمولاً گرانتر هستند
رایانههای دارای صفحه لمسی تقریباً همیشه از مدلهای بدون لمس گرانترند. حتی اگر این اختلاف قیمت در نگاه اول خیلی زیاد به نظر نرسد، میتوانید همان مبلغ اضافه را صرف ارتقاءهای مهمتری مثل پردازنده سریعتر، رم بیشتر یا کارت گرافیک بهتر کنید.
و البته این پایان ماجرا نیست. اگر صفحه لمسی ترک بخورد یا بشکند، هزینه تعمیر یا تعویض آن بسیار بیشتر از یک نمایشگر معمولی خواهد بود.
همه صفحهنمایشهای لمسی کیفیت یکسانی ندارند
کیفیت نمایشگرهای لمسی در لپتاپها میتواند تفاوت زیادی داشته باشد. بعضی از آنها بسیار روان و پاسخگو هستند، در حالی که برخی دیگر کند، ناهماهنگ و حتی گاهی اعصابخردکن عمل میکنند — طوری که انگار مطمئن نیستند شما قصد لمس داشتید یا فقط تصادفی نزدیک صفحه شدید. این مشکل بهویژه در لپتاپهای اقتصادی و ارزانقیمت بیشتر دیده میشود، جایی که برای پایین نگهداشتن هزینه، معمولاً از قطعات ضعیفتری استفاده میشود.
اگر قصد خرید یک لپتاپ ویندوزی با صفحه لمسی دارید، حتماً سراغ برندهای معتبر بروید که در زمینه کیفیت و پاسخگویی نمایشگر بازخوردهای خوبی دریافت کردهاند. هیچ چیز بدتر از این نیست که برای اجرای یک فرمان ساده مجبور شوید دو بار محکم روی صفحه بزنید! همچنین، به وضوح تصویر هم توجه کنید. یک نمایشگر لمسی با رزولوشن پایین (مثل ۱۳۶۶ در ۷۶۸ پیکسل) ظاهر پیکسلی و قدیمی خواهد داشت که تمام حس مدرن بودن لپتاپ را از بین میبرد.
نمایشگرهای براق، آهنربای اثر انگشت هستند!
فرقی نمیکنه انگشتهات چقدر تمیز باشن—با چند بار لمس یا سوایپ اضافه، صفحهنمایشت بهزودی شبیه نقاشی یه بچه کوچیک میشه! و بر خلاف گوشی که معمولاً لکهاش رو راحت نادیده میگیریم، روی یه لپتاپ با صفحه بزرگتر، اون رد انگشتهای چرب میتونن واقعاً آزاردهنده باشن—بهخصوص وقتی توی نور زیاد کار میکنی یا میخوای فیلم ببینی.
درسته، میتونی همیشه یه دستمال میکروفیبر همراهت داشته باشی و هر نیم ساعت یه بار صفحهرو پاک کنی (و قطعاً هم باید این کار رو بکنی)، ولی اگه از کثیفی صفحه خیلی اذیت میشی، این موضوع واقعاً باید توی تصمیمگیریت در نظر گرفته بشه. در مقابل، نمایشگرهای مات بدون لمس خیلی کمتر لک میگیرن و تمیز نگهداشتنشون هم آسونتره.
نمایشگرهای لمسی میتونن باتری لپتاپ رو سریعتر خالی کنن
نمایشگرهای لمسی بهطور قابل توجهی نسبت به مدلهای غیرلمسی انرژی بیشتری مصرف میکنن. دلیلش اینه که قطعهای بهنام دیجیتایزر—که لمسپذیر بودن صفحه رو ممکن میکنه—دائماً فعاله و آمادهست تا ضربهها، سوایپها و حتی لمسهای تصادفی شما رو ثبت کنه. حتی اگه اصلاً از لمس استفاده نکنی، این قطعه در پسزمینه همچنان باتری رو مصرف میکنه.
به همین خاطر، اگه برای کارهای طولانی، کلاسها یا سفر به لپتاپت وابستهای، این موضوع میتونه مشکلساز باشه. آره، میتونی شارژرت رو همیشه با خودت حمل کنی، ولی واقعاً این کار معنای «قابل حمل بودن» لپتاپ رو زیر سوال نمیبره؟
ممکنه کمتر از چیزی که فکر میکنی ازش استفاده کنی
خیلیها موقع خرید لپتاپ لمسی فکر میکنن قراره دائم از قابلیت لمسی استفاده کنن… ولی بعد از یه مدت متوجه میشن که تقریباً هیچوقت ازش استفاده نمیکنن. خیلی راحت میتونی خودتو در حال ورق زدن اسناد، زوم کردن روی عکسها یا طراحی با قلم تصور کنی. اما اگه استفاده خاصی براش نداشته باشی—که جلوتر بهش میرسیم—احتمال داره همون کیبورد و ترکپد قدیمی رو ترجیح بدی.
چه کسانی واقعاً از لپتاپهای لمسی سود میبرند؟
لپتاپهای لمسی برای همه مناسب نیستند، اما وقتی با سبک کاریات جور دربیان، میتونن فوقالعاده مفید باشن. مثلاً اگه شغلت یا فعالیت روزانهات شامل طراحی، نقاشی دیجیتال یا ویرایش عکس میشه، داشتن یه لپتاپ لمسی—بهخصوص همراه با قلم استایلوس—میتونه تجربهای کاملاً متفاوت و لذتبخش برات بسازه. برنامههایی مثل Adobe Photoshop یا Illustrator وقتی که میتونی مستقیماً روی صفحه طراحی کنی، خیلی طبیعیتر و راحتتر به نظر میرسن.
راستش رو بخوای، ترجیح میدی با ماوس یه پرتره بکشی یا مثل دفتر طراحی معمولی با دستت روی صفحه کار کنی؟
همچنین افرادی مثل دانشآموزان، محققان یا کسانی که به روش نوشتن با قلم و کاغذ برای بهخاطر سپردن ایدهها ایمان دارند، میتوانند از لپتاپهای لمسی بهره ببرند. تایپ کردن عالیه، اما گاهی نوشتن دستی میتواند به یادآوری بهتر مطالب کمک کند. با یک لپتاپ لمسی، میتوانی یادداشتها رو مستقیماً روی صفحهات بنویسی با استفاده از اپهایی مثل OneNote یا Evernote، اونها رو به صورت دیجیتال سازماندهی کنی و دیگه نگرانی از گم شدنشون نداشته باشی (چون احتمال گم کردن لپتاپ از گم کردن یه دفتر فیزیکی خیلی کمتره).
دسته دیگهای از افراد که فکر میکنم از صفحهنمایشهای لمسی بهره زیادی میبرند، حرفهایهایی هستند که دائماً نیاز دارند که در میان صفحات گسترده، نمودارها و ارائهها جابجا بشوند. اگر تا به حال سعی کردهاید که در حین یک جلسه، با ترکپد نموداری رو هایلایت کنید یا یک ارائه رو حاشیهنویسی کنید، حتماً سختی این کار رو درک میکنید. با صفحهنمایش لمسی، همه چیز ناگهان به نظر بیدردسر میرسه. ضربه بزنید، زوم کنید، سوایپ کنید—تمام شد. همینطور، اگر اغلب نیاز به امضای اسناد یا نوشتن یادداشتهای سریع دارید، فقط کافیه با انگشت یا قلم استایلوس خود بنویسید. ارتباط مستقیم با صفحهنمایش یه نوع اعتماد به نفس خاصی میاره، حتی وقتی که دارید به صورت improvisation عمل میکنید.
همچنین افرادی هستند که به سادگی از ایده تعامل با رایانه خود به همان روشی که با گوشیهای هوشمند یا تبلتها انجام میدهند، لذت میبرند.حس عجیبی از دقت در هنگام ضربه زدن و اسکرول کردن روی صفحه برای کنترل پخش رسانهها وجود دارد که در مقایسه با دست و پنجه نرم کردن با ترکپد، جالب است.
آیا صفحهنمایشهای لمسی به بازیهای ویندوز ارزش افزوده میدهند؟
معمولاً نه، اما بستگی به نوع بازیهایی دارد که بازی میکنید و چطور دوست دارید آنها را انجام دهید. وقتی صحبت از بازیهای سنتی PC میشود، مانند بازیهای شوتر اولشخص، بازیهای استراتژی زمان واقعی، یا MMORPGها، در بیشتر موارد، بازی با ضربه زدن یا سوایپ کردن روی صفحهنمایش احساس ناآرامی و عدم دقت خواهد داشت. صفحهنمایش لمسی نمیتواند با سرعت، دقت و راحتی دستگاههای ورودی سنتی مانند موس، صفحهکلید یا کنترلر بازی رقابت کند.
با این حال، صفحهنمایشهای لمسی جایگاه خود را در دنیای بازیها دارند—اما عمدتاً برای بازیهای ساده یا سبک موبایل که به راحتی میتوانید آنها را در Microsoft Store پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر به بازیهای پازلی یا نقطه و کلیک مانند Candy Crush یا Microsoft Solitaire علاقه دارید، صفحهنمایش لمسی میتواند تجربه بازی را طبیعیتر و جذابتر کند. این بازیها معمولاً برای گوشیهای هوشمند یا تبلتها طراحی شدهاند، بنابراین بازی کردن آنها روی یک کامپیوتر با صفحهنمایش لمسی احساس ادامه طبیعی از چیزی است که روی دستگاههای کوچکتر خود انجام میدهید. این یک پیشرفت انقلابی نیست، اما اگر این نوع بازیها جزو علایق شما هستند، یک امتیاز خوب به شمار میآید.